زجری به نام زندگی !

ساخت وبلاگ
شدیدا معتقدم به دنیا اومدن هر بچه ای , صرفا خیانت و خودخواهی مادر و پدر اون بچه هست ... دوست دارن زندگیشون به خیال خودشون شیرین تر شه یا دوست دارن طعم پدر / مادر شدن رو بچشن ... یا می ترسن از تنهایی و پیر شدن میگن بذار بچه داشته باشیم زندگیمون تکمیل تر شه !!! بچه دار میشن که خوشحال تر از گذشته باشن اما نمیشن ! اینم یه تصور اشتباهه تو زندگی مثل خیلی تصورات لشتباهه دیگه .... 

زندگی اونقدر جذاب نیست که ارزش زندگی کردن و زنده موندن داشته باشه ... هرجای دنیا که باشی , هر جنسیتی که داشته باشی , هر موقعیتی که داشته باشی بازم به نظرم زندگی پست تر از چیزیه که بشه خوشحال بود از زنده موندن بشه مادر و پدر رو بخشید واسه به دنیا اوردنمون واسه خون دل هایی که واسه ی ما خوردن   .... 

بعده ها که این پست رو میخونم احتمالا یادم نمیاد چرا امروز چرااین لحظه این پست رو نوشتم بین گلوله های تموم نشدنی اشک ... نمیتونم این ناراحتی و حال فعلی  رو به نقطه ی خاصی ربط بدم , احتمالا برایندی هست از  تغییرات سینوسی  ,  فشار روانی و بد خوابی و به هم خوردن خواب  شدید  این مدتم در کنار ترس هایی که سال هاست دارن منو میخورن ,ترس های کاری و ... 

چون می گذرد غمی نیست !

بعدا نوشت : حالم بهتره ... 

همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست...
ما را در سایت همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6malakitia بازدید : 106 تاريخ : جمعه 15 دی 1396 ساعت: 5:51