امروز رییس بهم گفت گل روی میزتودیدی ؟ چشمام چهارتا شد که نه ! قبل تر اگر بود شاید تعجب می کرد اما الان نه , فقط خندید.
رفتم سر میزم , پشت جا خودکاری یه گلدون سرامیلی سفید کوچولو دیدم که گل های بنفش داشت . اولش نفهمیدم که گل طبیعیه یا مصنوعی , دقت که کردم دیدم مصنوعیه .
تو دلم گفتم رییس جان این جا که پر از گل بود , این گل چی میگه ؟!
اخر سر میخواستم بیام بابت گل روی میز ازش تشکر کردم چون کلا ادمیه که به جزییات خیلی اهمیت میده و بابتش تشکر می کنه یا تذکر میده گفتم بدونه که متوجه زحمتش هستم .
گفت یه نمایشگاه بود (یا شایدم یه بازارچه بود) که کارهای ادم هایی با معلولیت جسمی برای فروش گذاشنه شده بود . گفت مثلا کسی بود که دست و پا نداشت و نقاشی می کرد و ....
گفت شاید گل هایی قشنگ تر هم باشه اما خب این ....
گفتم متوجه ام گاهی بعضی از کارها بُعد دیگه ای داره .
گقتم ممنون هم گل زیبایی بود هم ... ادامه ندادم
گفت هم چی ؟
* * *
گل روی میز قشنگ تر شد ,می درخشید . گل نبود که می درخشید . لبخند یه ادم بود که خوشحال شده :)
همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست...برچسب : نویسنده : 6malakitia بازدید : 98