امروز و این لحظه رو باید ثبت کنم ...روز جمعه حوالی ساعت ۱۱ صبح . .یه حال عجیب غریبی بود که قابل توصیف نیست ....
و همه اش یه جمله ی گنگ میومد تو ذهنم .... مثل ِ به سوی من خواهند شتافت . شاید این جمله بود ته ذهنم :
اگر بندگانِ گناهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم، از شدت شوق میمُردند.
همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست...برچسب : نویسنده : 6malakitia بازدید : 76