امروز یکی از قشنگ ترین صحنه های زندگیم رو دیدم
تو پارک بودم و یه خانم و آقای بالای ۶۵ سال نشسته بودن داشتن با هم شطرنج بازی می کردن و تو حال خودشون بودن، سرو ساده... آنقدر اون لحظه و اون صحنه به چشمم قشنگ اومد که ساعت ها بهش فکر کردم....
و چقدر قشنگه آدم کسی رو داشته باشه که بعد از این همه گذر عمر، هنوز بتونه باهاش تفریح مشترک داشته باشه ....
همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست...برچسب : نویسنده : 6malakitia بازدید : 18