ذوق کور شدن اتفاق بدیه .... مثل وقتی که از گرمای بیرون اومدی خونه و شربت میخوای ولی شربت حاضر نیست .... تو گرما یه لیوان چایی میخوری بعد شربت حاضر میشه ....دیگه جا داری شربت بخوری ؟ دیگه شربت می چسبه ؟البته که نه ! تا گرما تو تنت بود و می سوزوندنت شربت میخواستی ....
یه گوشی سفارشدادم از یه فروشگاه معتبر اینترنتی ٬ فروشگاهی که همه جوره بهش اطمینان داشتم ٬ کلی روزشماری کردم واسه رسیدنش و وقتی گوشیرسید دیدم دکمه ی home و back کار نمی کنه .... با کلی حرص خوردن و تماس مکرر با خدمات پس از فروش ٬ اومدن در خونه گرفتن ببرن تهران تا کارشناساشون بررسی کنن ببینن مشکل از چیبوده .... و هنوز که هنوزه بعد از ۱۰روز پولی که قرار بود پس بدن ٬ ندادن(پول همون کاالایی که سالم نبود). یه گوشی دیگه خریدم از یه مدل دیگه .... دیگه واسه اومدن گوشی لحظه شماری نمی کردم ٬ دیگه موقع باز کردن جعبه گوشی جدید ذوق نداشتم ٬ دیگه برای استفاده از گوشی جدید حوصله ای نبود .... بازش کردم یکم نگاش کردم بعد گذاشتم داخل جعبه اش و گذاشتمش زیر میز جوریکه رومیزی جعبه اش رو بپوشونه و جلو چشمم نباشه و هنوز که هنوزه بعد از چند روز استفادش نکردم ..... دروغ چرا ؟؟ الان که فکر می کنم حتی پشیمونم از خرید گوشی جدید .... کاش میشد ردش کنم بره چون هر بار ریختش رو ببینم یاد این میفتم که ۱۰ روزه چقدر اعصالم خرد شده و بابتش نگران بودم و هر وقت ریخت این گوشیرو ببینم یادم میاد چقدر با یه نفر بحثم شد .....
حالا این یه مثال خیلی ساده اس ..... خیلی وقت ها ادمی رو میخوایم داشته باشیم کنارمون که به موقعش اونجوریکه باید نیست ٬ ادم های بعدی هم که میان ادم دیگه نه حوصله هست نه ذوقی ..... یه خاطربد از یه موضوعی ٬ میتونه ذهنیت ایجاد کنه یه عمر ....
بعدا نوشت : اون شرکت محترم اینترنتی ۵ روز پیش پول رو به حساب واریز کرده بودن منتها به حسابی که ازش خرید رو انجام داده بودیم (نه حسابی که شماره کارتش داخل پروفایل ثبت شده. بود).
همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست...برچسب : نویسنده : 6malakitia بازدید : 83