اثرات هم کفو نبودن و تلاش برای برابری

ساخت وبلاگ
امروز اتفاقی با یه دختر 20_22 هم صحبت شدم بعدا فهمیدم دانشجوی مقطع لیسانس ِ . همش از درس ناله می کرد از حجم بالای منبع هر درس و از حس بدش به درس می گفت واقعا درموندگی و نفرت از تک تک جملاتش می بارید .

ازش پرسیدم تو که انقدر عاشق درسی (!) اصلا چرا میری دانشگاه چراانقدر خودتو عذاب میدی  ؟ گفت مجبورم :/

گفتم اجبار از طرف کی ؟ گفت خانواده شوهرم ازینایی هستن که خیلی به درس و مدرک اهمیت میدن و همش به مدرکشون مینازن , یکی از برادرشوهرام دکترا داره فلان دانشگاه (یه دانشگاه خیلی خیلی معتبر و معروف)درس میده اون یکی فوق داره اون یکی ... جاری هامم همشون لیسانس دارن تازه یکی دیگه داره واسه ارشدمیخونه بهش میگم تو رو خدا تودیگه نخون :/

از صبح تا حالا دارم فکر می کنم همین مدرک تحصیلی که ظاهرا بی اهمیت هست قبل از ازدواج میتونه چجوری زندگی یه ادم رو تحت تاثیر قرار بده , 4 سال از بهترین سال های  زندگی یه ادم که اصلا هم قصد نداره سر کار بره و از مدرکش استفاده کنه داره صرف درس هایی میشه که هیچ علاقه ای بهش نداره و حجمش عجیب غریبه  فقط برای مدرک و این که بعده ها جلوی خانواده شوهرش حس بدش کمتر شه . 

هم کفو بودن تو ریزترین جزییات زندگی مطرحه .... 

مثلا من کسایی رو می شناسم که خیلی ادم های ساده زیستی بودن (نه این که از نظر مالی  نداشته باشن ,کلا ساده تر بودن رو بیشتر دوست داشتن تو همه زمینه ها) و باادم هایی وصلت کردن که خیلی اهل تجمل وپز دادن بودن و بیچاره شدن .

ادم ها هر جوری باشن خوبن ! فقط لازمه در کنار ادم هایی قرار بگیرن که بتونن همدیگه رو درک کنن و تا حدی شبیه به هم باشن . این که ما بخوایم چشم هامون رو ببندیم روی یه سری واقعیت ها و تفاوت ها فقط چون اولش داغیم و فکر می کنیم خیلی هم مساله مهمی نیست ,ممکنه بعده ها دردسرهای جبران ناپذیری ایجاد کنه ... 

همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست...
ما را در سایت همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6malakitia بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 14:25