پیرو پست قبل

ساخت وبلاگ
پیرو پست قبل

یه کتاب جالبی فائزه ی عزیز معرفی کرده بود به نام «نیمه تاریک وجود» . خلاصه ی کتاب اینه : اگر از از اخلاق یه نفر خوشمون اومد دلیلش اینه که ما اون اخلاق رو تو وجود خودمون داریم ٬ اگر از اخلاق یا رفتار کسی بدمون اومد باز هم به این دلیل هست که ما اون اخلاق رو تو وجودمون داریم . در نگاه اول این مضمون پارادوکس به نظر می رسه. ‌ چند ماه قبل که این کتاب رو خوندم٬ خیلی سعی کردم که مضمون مطالب رو انکار کنم !! ولی خب بعد از تلاش زیاد برای بی طرف و بی‌ تعصب دیدن موضوع و بعد از فکر کردن به رفتار گذشته خودم دقیقا به مضمون این کتاب رسیدم . درک این مطلب هم تلخ بود هم شیرین . ‌‌و اما در مورد این احساس ناامنی که پست قبل بهش اشاره کردم و ارتباطش به مطالب کتاب نیمه تاریک وجود: درسته من هیچوقت بیرون از خونه راجع به صحبت دو تا غریبه ابدا واکنش نشون نمیدم(وقتی که مخاطبشون من نیستم) حتی اگر مو به موی حرفاشون رو شنیده باشم ولی خب موارد مشابهی هم هست که ممکنه من ایجاد کننده ی حس ناامنی برای دیگران باشم : مثلا بعدا یادم اومد خانم ایکس بزرگ هر وقت با اقوام درجه یکشون پای تلفن صحبت می کنن ٬ به ازای هر جمله ای که از خانم ایکس پای تلفن میگن ٬ یک جمله نظر میدم بلند بلند ! ‌ ‌پ . ن : عنوان های دیگر این پست : جوالدوزی به دیگران و سوزنی به خود ! ‌

+ تاريخ جمعه دوازدهم خرداد ۱۳۹۶ساعت نويسنده x |
همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست...
ما را در سایت همیشه اون شکلی که به نظر می رسه ٬ نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6malakitia بازدید : 105 تاريخ : جمعه 12 خرداد 1396 ساعت: 5:40